مراسم پیر شالیار، نماد همدلی مردم کرد
مراسم پیر شالیار، نماد همدلی مردم کرد
آیینهای مربوط به پیر شالیار، دو بار در سال برگزار میشود. زمان اجرای آیین اول با نام «عروسی پیر شالیار» اوایل فوریه و زمان برگزاری آیین دوم با نام «کومسای» اوایل می است.
پیر شالیار کیست؟
مردم اورامانات معتقدند پیر شالیار از نوادگان پیامبر اسلام است، نام اصلی او سید مصطفی بوده و بیشتر عمر خود را به عبادت گذرانده است. بخشی از مردم روستای کلجین که در این منطقه قرار دارد، خود را از نوادگان پیر شالیار معرفی میکنند و به دلیل رسیدن نسبشان به پیامبر اسلام، لقب «سید» (به معنی بزرگ و مورد احترام) دارند.
گفته میشود پیر شالیار از شاگردان عارفی مشهور به نام عبدالقادر گیلانی بوده که حوالی قرن یازدهم میلادی و مقارن با حکومت سامانیان زیسته است. در آن زمان بخارا (واقع در ازبکستان) پایتخت این سلسله بود. بر اساس نقل مردم هورامان، پیر شالیار در زمان حیات خود از مردم دستگیری میکرد و امور خارقالعادهای از او دیده میشد. وی در اتاقی که هنوز هم در کنار آرامگاهش وجود دارد، به عبادت میپرداخت.
مقبره پیر شالیار
پس از مرگ پیر شالیار، مقبرهای روی آرامگاه وی بنا شده است. این مقبره اتاقی سنگی با گنبدی کوچک و سبز رنگ است و در بین کردها احترام فراوان دارد. پیر شالیار در میانه این اتاق به خاک سپرده شده و روی قبر وی، صندوقی پوشیده از پارچه سبز قرار دارد. در پشت مقبره پیر شالیار نیز درخت بلوط تنومندی قرار دارد که از نظر مردم محلی، تکیه دادن به آن کمردرد را شفا میدهد.
مقبره پیر شالیار در فاصله 75 کیلومتری شهرستان مریوان و 155 کیلومتری سنندج، در میان کوههای تختثانی، پیر رستم، مله اسب و کوسالان قرار دارد.
داستان عروسی پیر شالیار
یکی از داستانهایی که درباره پیر شالیار در میان مردمان کرد نقل میشود، شفا دادن شاهبهار خاتون، دختر شاه بخارا (احتمالا پادشاه سامانی) است. بر اساس این داستان، شاهبهار خاتون کر و لال بود و همه پزشکان از درمان او ناامید شده بودند. پادشاه شرط کرده بود که هر کس بتواند دخترش را شفا دهد، میتواند با او ازدواج کند. پس از آن که آوازه پیر شالیار به بخارا رسید، عموی پادشاه به همراه گروهی از اطرافیان وی به سوی اورامان حرکت میکنند تا دختر پادشاه را به نزد پیر شالیار ببرند. در نزدیکی روستای «اورامان تخت» گوشهای دختر شنوا میشود و همین که به خانه پیر شالیار میرسند، یک دیو (موجود پلید افسانهای) نعره میکشد و از تنورهای در منزل پیر شالیار، بر زمین میافتد و میمیرد. هماکنون این دریچه که در نزدیکی خانه پیر شالیار است، به نام «تنوره دیوها» شناخته میشود و مورد احترام مردم است. با مرگ دیو، زبان شاهبهار خاتون هم باز میشود و او به طور کامل شفا پیدا میکند.
پس از این اتفاق پادشاه مجلس سروری بر پا میکند و دختر خود را به عقد پیر شالیار در میآورد. مراسمی که امروز از سوی کردها برگزار میشود، سالگرد همان مراسم است.
سنت برگزاری عروسی پیر شالیار
مراسم جشن عروسی پیر شالیار هر سال در اوایل فوریه، از روز چهارشنبه آغاز میشود و سه روز به طول میانجامد. در این مدت مردم اورامانتخت کارهای خود را برای شرکت در مراسم جشن، تعطیل میکنند. در آغاز جشنها، گردوهایی که از باغ پیر شالیار چیده شده، برای اهالی روستا ارسال میشود و دامداران دامهایی را که برای قربانی در این مراسم نذر کردهاند، به جلوی خانه پیر شالیار میآورند. از بین مردم، افرادی متولی ذبح دامها هستند. پس از قربانی دامها، بخشی از گوشت آن بین مردم توزیع میشود و بخشی دیگر، برای پخت غذای مراسم به خانه پیر شالیار میرود. غذای مراسم آش جو یا «هولوشینه تشی» است که به عقیده مردم، همان غذایی است که هزار سال پیش در مراسم پیر شالیار پخته شده است.
از بعد از ظهر روز اول، مردان دست در دست هم زنجیرهای بزرگ تشکیل میدهند و ضمن نمایش همبستگی خود، رقصی هماهنگ را آغاز میکنند. در حین اجرای رقص، جمعی دیگر از حاضران مراسم دف مینوازند و جمعی دیگر به خواندن قصایدی در ستایش پیامبر اسلام میپردازند.
در دو روز اول، مراسم تا عصر برپاست، ولی در روز آخر که مراسم اصلی در آن برگزار میشود، مردم تا شب به جشن مشغولند. برخی بزرگان در این شب به برشمردن مناقب پیر شالیار میپردازند و در نهایت، مراسم پس از خواندن چند سرود و قصیده، با دعا به پایان میرسد.
کومسای، رسمی مرتبط با پیر شالیار
یکی از مراسمی که مانند مراسم عروسی پیر شالیار هر ساله برگزار میشود، «کومسای» است. نام این مراسم از دو واژه «کو» به معنای جمعشدن و «مسای» به معنای یادگیری تشکیل شده است و میتوان آن را معادل «یادگیری» یا «یادآوری» دانست. مشخص نیست رسم کومسای از چه زمانی رواج پیدا کرده، ولی به گفته محققان، قدمت آن به پیش از ورود اسلام به ایران باز میگردد. بعد از دوران پیر شالیار، این آیین با افزوده شدن نمادهای دینی و اسلامی رنگ و بوی مذهبی و عرفانی پیدا کرده است.
داستان کومسای
بر اساس قصهای که در میان مردم کرد مشهور است، روزی یکی از مریدان پیر شالیار به نام درویش «گومار» نزد وی رفته و از کم شدن شیر دامهایش شکوه کرده است. پیر شالیار گومار را به آرامگاه درویشی راهنمایی کرده که «بیطال» یا درمانگر دامهای اهلی بوده است. با راهنمایی پیر شالیار، گومار کمی از سنگی که در نزدیکی مزار آن درویش بوده، تراشیده و به شکم دامهای خود بسته و به این ترتیب، شیر آنها زیاد شده است.
آرامگاهی منسوب به درویش گومار در روستای «دمیو» در شهرستان سروآباد قرار دارد.
مراسم سالانه کومسای
مراسم کومسای هر سال در نیمه بهار (اوایل ماه می) از ساعات اولیه صبح آغاز میشود و قبل از ظهر به پایان میرسد. کومسای تا چند دهه پیش به صورت اصیل اجرا میشد و در آن متصدیان کدخدایی، آبداری، چوپانی و دیگر مشاغل تعیین میشدند. امروز با توجه به تغییر سبک زندگی مردم، این مراسم جنبه نمادین به خود گرفته است و در آن بیشتر درباره مشکلات روستاها تبادل نظر میشود.
نام | مراسم پیر شالیار، نماد همدلی مردم کرد |
کشور | ایران |
ناحیه | کردستان |
شهر | مریوان |
نوع | سایر |
ثبت | ملی |
Choose blindless
کوری سرخ کوری سبز کوری آبی قرمز به سختی دیده می شود سبز به سختی دیده می شود آبی به سختی دیده می شود تک رنگ تک رنگ خاصتغییر اندازه فونت:
تغییر فاصله کلمات:
تغییر ارتفاع خط:
نوع ماوس را تغییر دهید: