لالایی، آینه تمامنمای فرهنگ اقوام ایرانی
لالایی، آینه تمامنمای فرهنگ اقوام ایرانی
یکی از بارزترین و شاخصترین عناصر فرهنگی هر جامعه، ادبیات شفاهی آن است. شناخت و مطالعه ادبیات شفاهی به پژوهشگران اجازه میدهد به درونیترین و مکتومترین بخشهای زندگی هر ملت راه یابند و در افکار و احساسات آنها غور کنند. ادبیات شفاهی واگویههایی از زبان و مناسبات هر ملت است و به مجموعهای از ترانهها، لالاییها، نقل قولها، مثلها، افسانهها، چیستانها و دیگر عناصر مشابه آن اطلاق میشود. این بخش از ادبیات، آمیخته با زندگی و رویدادهای هر دوره است و میتوان اثرات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی هر عصر را در آن ملاحظه کرد. ادبیات شفاهی به مرور زمان از نسلهای قبل به نسلهای جدیدتر منتقل میشود و معمولا انتقال آن نه از طریق کتابت و آموزش، بلکه از طریق نقل و بیان است.
ادبیات شفاهی ایران
ایران یکی از غنیترین فرهنگها از نظر ادبیات شفاهی است. ادبیات شفاهی در هر گوشه ایران، متناسب با جغرافیا و فرهنگ آن خطه، شکل و آب و رنگی خاص به خود گرفته است. هنوز هم در بسیاری خانوادهها، پدربزرگها و مادربرزگها برای نوههای خود داستانهایی را که از پدران خود به یاد دارند تعریف میکنند و بدینوسیله، در نقش منتقلکنندگان ادبیات شفاهی ظاهر میشوند.
امروزه با رشد زندگی شهری، بعد خانوادههای ایرانی کوچکتر و ارتباط اعضای خانواده با یکدیگر محدودتر شده است. بدین ترتیب کودکان امروزی، با پدربزرگها و مادربزرگهای خود کمتر ارتباط دارند و با آنان زیاد وقت نمیگذرانند. همین موضوع سبب شده اصلیترین طریقی که ادبیات شفاهی به وسیله آن منتقل میشد کمرنگ شود. البته این سبک روابط خانوادگی در جوامع روستایی، ضربه کمتری خورده است، ولی ضرورت حفظ ادبیات شفاهی ایران حس میشود.
لالایی، بخشی مهم از ادبیات شفاهی
ادبیات شفاهی در تکتک عناصر زندگی روزمره راه دارد. مادران از گذشتههای دور برای آرام کردن و خواباندن کودکان خود نواها و اشعاری را به صورت بداهه بیان کردهاند که در گذر زمان به «لالایی» مشهور شده است. لالاییها امروزه بخش مهمی از ادبیات شفاهی ایران به شمار میآیند. لالایی شاید نخستین ارتباط کلامی مادر و فرزند و اولین نوایی باشد که نوزادان شنیدهاند. مادران با حس زیبای مادری خود، تمام احساسشان را در لالاییهایی که میخوانند تزریق میکنند.
ویژگیها
مادران معمولا در لالاییها خاطرات، رنجها و خوشیهای زندگیشان را برای فرزندشان بازگو میکنند و از آرزوهایی که برای آینده کودک خود دارند، سخن میگویند. لالاییها به جز مهرورزی و روایتگری، گاهی به بیان حماسه و آموزش هم اختصاص پیدا میکنند. از نظر مضمونی ترانههای عاشقانه نزدیکترین اشعار به لالاییها به شمار میروند. سبکهای اجرای لالایی، معمولا ضربآهنگی ملایم و آرامشبخش دارد ولی ملودیهای بسیار زیادی را میتوان در اجرای لالاییها مشاهده کرد.
حضور قومیتهای کرد، لر، ترک، لک، فارس و... در ایران، رنگینکمانی از ادبیات شفاهی و لالایی را در این سرزمین به وجود آورده است. اهالی هر کدام از این قومیتها با جهانبینی خاص خود و با ملودیها و کلماتی که مخصوص خودشان است، لالایی میخوانند و با کودکان خود ارتباط برقرار میکنند. در میان این اقوام، لالایی نامهایی ویژه به خود گرفته که معمولا برگرفته از جزء ثابت اشعار است. برای مثال ترکمنها آن را «هودی هودی هو» و کردها و لکها آن را «لاوه لاوه» مینامند.
لالایی را نمیتوان به صورت مطلق به برخی اشعار محدود کرد، ولی به طور کلی، اشعاری که به عنوان لالایی خوانده میشود، معمولا به همراه ترجیع است و جزئی تکرارشونده دارد. از نظر ساختاری لالاییها اغلب هشت هجایی یا 11 هجایی هستند و در دو تا پنج مصراع شکل گرفتهاند.
چند نمونه از لالایی
ترجمه لالاییها موجب از بین رفتن ساختار عروضی آن میشود، با این حال لطافتی که در آن وجود دارد، در ترجمهها هم به خوبی قابل درک است. چند نمونه از لالاییهای ترکی عبارتند از:
کوهها پر از گل
و گلبرگها به اندازه لچک
بچهای را نشانم بدهید
که از گل من قشنگتر باشد
* * *
باغ تو پر از گل سرخ
جای بازی تو، آنجاست
آرزو میکنم
اسبسواریات را ببینم!
* * *
نوزاد در گهواره
بلبلْ آوازخوان
نو بخواب سیر خواب شوی
و من نگهبان خواب تو باشم
* * *
ماه تازه شد و
ستارهها به شماره افتادند
از کشیدن بار غم تو
دلخون شدم!
در میان قشقاییها هم مجموعهای غنی از لالاییها وجود دارد که یک نمونه از آنها به این شرح هستند:
لالا لالا شیرین زبانم
لالا لالا گل عزیزم
شب شده لولو میآید
بخواب که عزیزی برایت کو کو میکند
جاده با پیچ به دره میرسد
نگاه کن: کیست که هو هو میکند؟
از جمله لالاییهای فارسی نیز میتوان به این موارد اشاره کرد:
لالا لالا گل پسته
بابات بار سفر بسته
لالا لالا گل خشخاش
بابات رفته خدا همراش
لالا لالا گل کیشمیش (کشمش)
بابات رفته نکن تشویش
لالا لالا گل نازی
بابات رفته به سربازی
لالا لالا گل نعنا
بابات رفته شدم تنها
لالا لالا گل سوسن
بابات اومد چشم روشن
نام | لالایی، آینه تمامنمای فرهنگ اقوام ایرانی |
کشور | ایران |
نوع | سایر |
ثبت | بدون ثبت |
نوع کور رنگی را انتخاب کنید
کوری سرخ کوری سبز کوری آبی قرمز به سختی دیده می شود سبز به سختی دیده می شود آبی به سختی دیده می شود تک رنگ تک رنگ خاصتغییر اندازه فونت:
تغییر فاصله کلمات:
تغییر ارتفاع خط:
نوع ماوس را تغییر دهید: