
اصل این واژه از کلمه أمن گرفته شده است و أمن یعنی پناه و پناهگرفتن و درنتیجه به آرامش رسیدن و اطمینان یافتن. به عبارتی گاه انسان در مواجهه با خطر قرار میگیرد و درنتیجه دچار نگرانی و دلهره میشود ولی اگر به هر دلیلی احساس کند خطر از بین رفته است یا دیگر او را تهدید نمیکند، وارد در امنیت و پناه شده است. درباره معنای دینی ایمان هم گویی انسان تا وقتی به ایمان نرسیده باشد، درباره سرنوشت و بلکه مسئله آینده و حتی مسائلی مانند خدا و قیامت، دچار نگرانی و دلهره است و با ایمان است که نسبت به این مسائل به آرامش میرسد. این معنا مربوط به قلب است و نتیجه آن آرامشدن و ازبین رفتن دلهره و اضطراب است. ایمان است که انسان را از شک و تردید میرهاند و او را به آرامش میرساند. ایمان البته مراتب دارد. ایمان ضعیف و ایمان قوی و بین این دو یک طیف از ایمانها وجود دارد. کمترین درجه ایمان دوست داشتن خوبان و خوبیها و نفرت از بدیها است. ایمان با علم رابطه دارد. اما دانستن به ایمان منجر نمیشود؛ دانستنی منجر به ایمان میشود که وارد قلب شود نه اینکه فقط در عقل و فهم بماند. ایمان یک پیوند و پیوستگی درونی و به اصطلاح قلبی است که بین فرد مؤمن و آنچه که طرف رابطه است برقرار خواهد شد.
ایمان مرتبهای عمیقتر از اسلام است گرچه در مراتب نهایی این دو معنا در یک اوج با هم میتوانند مساوی تلقی شوند. ایمان همواره به چیزی تعلق میگیرد. در معنای مثبت، ایمان به خدا، قیامت، پیامبران الهی، کتب و فرشتگان آسمانی و مانند آن مطرح است. البته گاه از همه این ایمانها با تعبیر مختصر ایمان به غیب یاد میشود. و منظور از غیب، عوالم و امور پنهان و نادیده و غیرمحسوس است که ورای این زندگی مادی در جریان است. این ایمان آغاز ورود به حوزه دینداری و مورد خطاب قرار گرفتن توسط کتاب آسمانی(قرآن) است.
قرآن صراحتاً در نخستین آیات خویش، خود را کتاب هدایت اهل تقوا میخواند و اولین صفت اهل تقوا را ایمان به غیب میداند. ازهمینجا معلوم میشود که ایمان نتیجه عملی در رفتار انسانی دارد و انسان را در رفتارهایش مقید به حدودی مشخص خواهد کرد؛ از شخص مؤمن هر رفتار غلط و هر گفتار غلط و بدون چارچوبی سر نمیزند. نه اینکه مؤمن هیچ رفتار غلطی ندارد بلکه او انسانی رها از هر قیدوبند نیست و بین شکل زندگی او و زندگی کسی که به غیب ایمان ندارد تفاوتی جدی به چشم میآید. برای شخص مؤمن انجام دستورات الهی و اجتناب از آنچه خداوند آن را منع کرده است یک امر جدی است زیرا او به شکل جدی باور دارد که خدا و آخرتی هست و باید بابت اعمال و افکار خویش پاسخگو باشد، گرچه ممکن است به خاطر ضعف ایمان و وسوسه نفس و ابلیس و امور دنیوی دچار لغزشهایی هم شود، اما اگر ایمان باقی باشد بازهم میتواند در مدار درست قرار گیرد.
ایمان میتواند رشد کند یا نقصان یابد. این رشد و نقصان به عوامل زیادی مرتبط است؛ ازجمله معرفت. با اینکه ضرورتاً هر معرفت و دانشی به ایمان ختم نمیشود اما شناخت و فهم از حقایق جهان باعث ازدیاد ایمان میشود. همینطور انجام اعمال هماهنگ با ایمان باعث توسعه ایمان خواهد شد. علاوه بر اینها خود آرامش برآمده از ایمان اولیه، باعث توسعه و گسترش ایمان میشود. درعینحال انجام اعمال مخالف مقتضای ایمان باعث کاهش ایمان و اصرار بر این اعمال باعث خروج از دایره ایمان و حتی ورود به دایره کفر میشود.
بدینترتیب ایمان مانند نهالی است که هم پایش و مراقبت میخواهد و هم باید آن را رشد داد تا بتوان در سایهسار آن آرمید و از ثمراتش که مهمترین آن رستگاری اخروی است، استفاده کرد. در قرآن برای اهل ایمان نشانههایی ذکر شده است؛ یعنی ایمانداشتن، نشانه و علامت دارد. این نشانهها ازجمله عبارتاند از ایجاد ترس از خدا هنگام مواجهه با آیات و نشانههای الهی چه آیاتی که در کتاب خداوند به صورت جملات وحیانی بیان میشود و چه نشانههای بیرون خلقت و تدبیر الهی که انسان در معرض بزرگی آنها قرار میگیرد. ازجمله نشانههای دیگر این است که مؤمنان نسبت به ارتباطگرفتن با خدای متعال با عباداتی مانند نماز گزاردن و سخن گفتن با خالق خویش، و نیز توجه به فقرا و بیچارگان با دادن بخشی از اموال و داراییهایی که خداوند به ایشان داده است، و نیز بازگشت به جانب خدا و سپردن امور به او هنگامی که راهها ظاهراً بسته است و موانع آزاردهنده در مسیر رخ نموده است، فعالاند. یادآوری این مطلب مهم است که مراد از ترس، در اینجا ترس یک خطاکار مقابل پلیس یا قاضی نیست بلکه احساس حقارتی است که در توجه به عظمت الهی و حکمت و شکوه او در دل انسان ایجاد میشود.
نام | ایمان |
کشور | ایران |
نوع | فلسفه |
Choose blindless
کوری سرخ کوری سبز کوری آبی قرمز به سختی دیده می شود سبز به سختی دیده می شود آبی به سختی دیده می شود تک رنگ تک رنگ خاصتغییر اندازه فونت:
تغییر فاصله کلمات:
تغییر ارتفاع خط:
نوع ماوس را تغییر دهید: